اهمیت جبران مناسب خسارتهای زیستمحیطی اخیراً توجه بیشتر حقوقدانان را به خود معطوف داشته است. پیچیدگیهای ماهیت خسارتهای زیستمحیطی و جبران آنها از طریق مبنایی مناسب میتواند از دلایل مهم اختلاف نظرهای حقوقی موجود برای جبران این زیانها باشد. در این نوشتار با عنوان «مبانی مسئولیت مدنی دولت در قبال آلودگیهای زیستمحیطی»، به شیوهی تحلیلی در پی پاسخ به این پرسشها هستیم که آیا دولت نیز مانند سایر اشخاص تنها زمانی مسئول جبران خسارتهای زیستمحیطی است که بین فعل یا ترک فعل او و ورود زیان رابطهی سببیت برقرار باشد؟ و اینکه استفاده از کدام مبنا برای جبران آلودگیهای زیستمحیطی توسط دولت مناسبتر است؟ از آنجا که دولت حافظ منافع عموم است و مردم نیز به موجب قوانین و مقررات مختلف حق برخورداری از محیط زیست سالم را دارند، در شرایطی جبران زیانهایی که منتسب به دولت نیست، ضروری بهنظر میرسد. زمانیکه آلودگیهای زیستمحیطی منتسب به دولت باشد، در نظر گرفتن مسئولیت محض برای دولت در جبران خسارت، موجب سهولت در دادرسی و جبران بهتر خسارتهای زیستمحیطی میشود.